بازاریابی برای بیزینسهای معمولی / چرا فقط بیزینسهای موفق بازاریابی می کنند؟
بازاریابی روایتی جالب توجه است، از کسب و کار خود برای جلب نظر مشتریان، سرمایه گذاران، کارکنان و همهی افرادی که با شرکت در تعامل هستند.
تعاریف متعددی از بازاریابی در دنیای کسب و کار وجود دارد. این تعریف از بازاریابی توسط آقای جف کالتر به تعریف ما از بازاریابی نزدیکتر است.
در وافع این نوع بازاریابی به مشتری کمک میکند که تصمیم بگیرد:
- آیا به محصول شما به عنوان یک کالای خوشایند نگاه کند؟
- یا تصویری از یک کالای ضروری ناخوشایند در ذهن خود داشته باشد؟
اما آنچه در این مقاله قصد پرداختن به آن را داریم بررسی این موضوع است که:
- چرا فقط بیزینسهای موفق بازاریابی میکنند؟
- چرا بیزینسهای معمولی خیلی به سمت بازاریابی نمیروند؟
آیا منظور از بازریابی فقط تبلیغات است؟
شرکتهای داخلی و خارجی موفقی مثل بنز، BMW، هاکوپیان، کوکاکولا، پپسی، شیرین عسل و مهرام یا در صنعت ساختمان سازی، هتلداری که بسیار قوی هستند همیشه تبلیغ میکنند.
آیا تا کنون تبلیغی به شکل بیلبورد در سطح شهر یا تبلیغات در رسانه ملی از شرکت شیرین عسل دیدهاید؟
باید بگویم که هر نوع برندی تبلیغ خاص خودش را دارد. شرکت شیرین عسل هم از این امر مثتسنی نیست و به شیوهی خود بازاریابی میکند.
این شرکت در بازاریابی حضوری و بازریابی ویروسی(دهان به دهان) بسیار قوی عمل کرده است.
پس اگر صحبت از بازاریابی میشود فقط منظور تبلیغات نیست. بکله بازاریابی مورد بحث ما میتواند شامل:
- انواع تبلیغات مثل: تبلیغات در بیلبورد، تبلیغات در تلویزیون یا تیزر تبلیغاتی، ارسال پیامک انبوه، طراحی سایت و…
- بازاریابی حضوری
- برندینگ
- و…
- اگر میخواهید با بازاریابی و تکنیکهای آن آشنا شوید، مقالات زیر به شما بسیار کمک خواهند کرد. چرا که بازاریابی و فروش سنگهای زیرین کسب و کار شما هستند. و کسب مهارت در آن بسیار حساس است.
- بازاریابی و آشنایی با مراحل آن در کسب و کار
- تبلیغات دهان به دهان / تکنیک های بازاریابی دهان به دهان
- آشنایی با 5 نوع بازاریابی حضوری
چه نوع بازاریابی به صرفه است؟
چون برای بازاریابی هزینه میشود پس باید ابتدا با فرمول بازگشت سرمایهی مثبت آشنا شویم.
فرض کنید برای بازاریابی یک مهدکودک، یک میلیون هزینه کردهاید. حال میخواهیم بررسی کنیم که با توجه به ثبت نامی که انجام شده است؛ هزینهی بازاریابی او به صرفه بوده است یا خیر؟
- ابتدا ورودیهای این مهدکودک را مشخص میکنیم.
- بعد مجموع مبلغ ثبت نامی آنها.
- گام بعد محاسبهی سودی که از ثبت نامها کسب کرده است.
- در نهایت با فرمول بازگشت سرمایه، سود مثبت، منفی یا صفر آن را به دست میآوریم.
فرض کنید ده میلیون سود مهدکودک بوده است:
10 میلیون سود را از یک میلیون هزینه بازاریابی کم میکنیم، تقسیم بر یک میلیون.
نرخ بازگشت سرمایه 90 درصد بوده است و این فوقالعادهترین شکل بازاریابی است.
حال فرض کنید در بیزینسی دیگر برای بازاریابی 10 میلیون هزینه میشود و سودی که از فروشش به دست میآورد 5 میلیون است. بر اساس فرمول بازگشت سرمایه به منفی 50 درصد میرسیم.
این بیزینس اگر به همین روند ادامه دهد به احتمال زیاد شکست میخورد.
بازگشت سرمایه با درصد صفر
هنگاهی که بازگشت سرمایهی صفر درصد دارید و نمیدانید آیا به بازاریابی ادامه دهید یا خیر؛ توصیه میکنم حتما ادامه دهید.
من در شرکتم ماهیانه 10میلیون تومان بابت دو بازاریاب هزینه میکنم. این دو بازاریاب در طول ماه 50 میلیون فروش دارند. کل سود این 50 میلیون ده میلیون تومان است. یعنی هزینهی بازاریاب و سودآوری با هم برابری میکنند.
خب بر این اساس بازگشت سرمایهی صفر خوب است یا خیر؟
حتما خوب است. زیرا:
- گردش مالی ایجاد میشود.
- برند شما در بازار شناخته میشود.
- اگر برند با کیفیت داشته باشید، بیزینس شما میتواند از صفر به مثبت حرکت کند.
آیا میتوانیم قبل از رسیدن به سود از منابع خود برای بازاریابی استفاده کنیم؟
کاملا بستگی به بیزینس شما دارد. گاهی اوقات چون نمیدانید بازگشت سرمایه برای شما چگونه جواب میدهد. بنابراین لازم است آزمون و خطا کنید و از منابعی که قبلاً داشتهاید هزینه کنید.
در گام اول هم میتوان از شرکت، هزینههای بازاریابی را ساپورت کرد.
هر نوع فعالیتی که بتوانید در بازاریابی انجام دهید و منجر به بازگشت سرمایه ی مثبت شود، میتواند جهش دو برابری در بیزینس شما ایجاد کند.
چرا بیزینسهای معمولی هزینه برای بازاریابی نمیکنند؟
-
آیندهنگری نمیکنند
اغلب بیزینسهای معمولی تبلیغات را قبول ندارند. با این استدلال که من 5 میلیون هزینه میکنم و در نهایت 500 تومان سود میکنم. خب چه ارزشی دارد به کار خودم میرسم.
-
سیستم سازی ندارند
سیستم سازی در کسب و کار باعث میشود غرق در کارها و گرفتاریهای روزمره خود نباشید. با سیستم سازی و سپردن برخی از کارها به دیگران میتوانید:
- ایده پردازی کنید.
- قابلیتهای بازار را رصد کنید.
- برنامهریزی برای بزرگتر کردن کارآفرینی خود با افزایش سود و افزایش نیروها از طریق تبلیغات، بازاریابی یا احداث شعبهی دیگر داشته باشید.
بر این اساس لازم است که صاحبین کسب و کار، خود را از ورطهی روزمرگیها بیرون بکشند و به جای کارهای اجرایی مثل بقیه افراد به ایده پردازی، رشد در بازار و طرحهای بازاریابی بپردازند.
-
جوابگوی تقاضای بیشتر مشتری نیستند
در یک بیزینس معمولی اگر یک روز مشتریان زیاد شوند، به خوبی پاسخگو نخواهند بود. به همین دلیل صاحبان کسب و کار معمولا درگیر پاسخ به مشتریان قبلی خود هستند و نمیتوانند برای فروش بیشتر و افزایش تعداد مشتریان برنامهی بازاریابی داشته باشند.
پس برای رشد چه کنیم؟
- چه خوب است که بیزینس شما سیستم سازی شده باشد.
- زیر ساختهای بیزینستان را بررسی کنید که قابلیت رشد داشته باشد.
- به روز کردن زیرساختها.
- رشد صاحب کسب و کار با مطالعه و آموزش.
با رعایت این موارد شما میتوانید بازاریابی خود را شروع کنید.
فرض کنید من در شرکتم قصد درام رشد چند برابری داشته باشم ولی انبار من کوچک است و تعداد ماشینهایم کم است. آیا میتوانم با افزایش بازاریاب و منابع مالی فروشم را افزایش دهم؟
قطعا خیر. زیرا این موارد مانند زنجیری متصل به هم هستند. پس باید در کنار موارد ذکر شده زیرساختهای خود را نیز رشد دهم.
علت بازگشت سرمایه مثبت بیزینسهای موفق
این بیزینسها زیرساختهای خود را به روز میکنند. مانند دیجی کالا که با تقاضای بیشتر توانست همچنان جوابگوی بازار باشد و توانست رضایت آنان را کسب کند.
این مدیران کسب و کار خود را از بیرون نگاه میکنند؛ بنابراین نقاط قوت و ضعف آن را متوجه میشوند.
همچنبن یک مشاوره یا مربی در کنار خودشان دارند.
نظر شما چیه؟